وقتی با کارگردان هیچ کجا، هیچکس صحبت میکنید متوجه میشوید که یکی از دغدغههایش در فیلمسازی بالابردن سطح سلیقه و احترام به شعور مخاطب است. به بهانه اکران عمومی این فیلم، گفتوگویی داشتیم با ابراهیم شیبانی که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
- شما بعد از 6 سال که «صحنه جرم، ورود ممنوع» را ساختید، سراغ این اثر رفتید. چه جذابیتی در این سوژه وجود داشت که بعد از این مدت تصمیم گرفتید اثر دیگری را خلق کنید؟
در درجه اول این یقین را دارم که حرفهایم در این فیلم شعار نیست و از آنجا که باب گفتوگو را در خانوادههایمان بسته دیدم، تصمیم به انجام چنین کاری گرفتم. بزرگترین مشکلی که در این دوره پیش آمده این است که من و شمای نوعی نمیتوانیم با پدر و مادرمان گفتوگو کنیم و مشکلات و ایراداتمان را بگوییم و رابطه دوستانهای بین ما وجود ندارد. به همین دلیل با دوستانی که در خیابان و جامعه داریم همکلام میشویم درحالیکه هیچکس دلسوزتر از پدر و مادر برای فرزندش نیست. مثلا دوستی پیش من میآید و در مورد بازیگرشدنش از من نظر میخواهد در جایی که پدرش میتواند بهترین مشوق و مشاور او باشد اما وقتی روابط دوستانه و گفتمانی بین اعضای خانواده از بین میرود، این فاصلهها نیز ایجاد میشود. من در فیلمام سعی کردم برخلاف آنچه برای مخاطب عادت شده، او را مجبور کنم که فکر کند و لایههای مختلف اتفاقاتی که در فیلم میافتد را ببیند و ذهنش به چالش کشیده شود. متأسفانه در این سالها ما فیلمسازان، باعث تغییر ذائقه مخاطب شدهایم به حدی که همهچیز را آماده ببیند و نیازی نداشته باشد بعد از دیدن یک فیلم مدتی به فکر فرو رود و همین باعث پایین آمدن سطح سلیقه او شده. من تمام تلاشم را کردهام که در این فیلم به شعور مخاطب احترام بگذارم و آن را بالا ببرم. متعجبم چرا ما فیلمسازان نمیخواهیم بستری فراهم کنیم تا تماشاگر، بعد از دیدن فیلمی به فکر فرورود و اندیشه کند. مگر همین تماشاگر، جدیدترین دیوی دی فیلمهای خارجی روز به دستش نمیرسد؟! من در هیچ کجا، هیچکس تقلید هیچ فیلمی را نکردهام بلکه براساس قصهای که داشتم این نوع از روایت را برای فیلمام انتخاب کردم. در واقع قصهای دارم که طولش زیاد است و بهنظرم آمده باید تمام آن را بگویم؛ هم باید قصه دختر را میگفتم و هم قصه پدر را و قضاوت هم نباید میکردم تا خود تماشاگر بررسی کند و خودش را به چالش بکشد و به نتیجه برسد.
- فکر میکنید با توجه به موضوع تغییر ذائقه مخاطب که پیشتر به آن اشاره داشتیم و نوع روایت متفاوت این فیلم، هیچ کجا، هیچکس چه اندازه بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند؟
من معتقدم فیلم هیچ کجا، هیچکس مخاطب خودش را پیدا میکند و فروش خوبی خواهد داشت زیرا در این اثر به شعور مخاطب احترام زیادی گذاشتهام چراکه در درجه اول برای خودم احترام قائل بودهام و فکر میکنم مخاطب با فیلم متفاوتی روبهرو میشود که او را به سمت خودش ارجاع میدهد. من در این اثر تمام سعیام را کردهام با انتخاب بهترین بازیگران، بهترین لوکیشن، بهترین قصه و... فیلمی بسازم که صرفا جنبه سرگرمی نداشته باشد و از سوی دیگر مخاطبم را هم فریب نداده باشم؛ منظورم این است که نخواستم با استفاده از بازیگران چهره و شناخته شده، مردم را به سینما بکشم اما حرفی برای گفتن به آنها نداشته باشم. اگر از سوی مردم و بعد از آن مسئولان حمایتهای لازم از فیلمهایی مانند هیچ کجا، هیچکس صورت گیرد، باعث میشود سرمایهگذار بخش خصوصی جرأت پیدا کند تا سرمایهاش را صرف ساخت فیلمهایی از این قبیل کند. اگر این روند ادامه پیدا کند میتوانیم امیدوار باشیم که مخاطب قهر کرده با سینما، بار دیگر اعتماد کند و با حضورش در سینما از این هنر حمایت کند.
- بهنظر شما چه راهکارهایی میتواند کمک کند تا مخاطبی که با سینمای ایران قهر کرده، بار دیگر اعتمادش جلب شود؟
فکر میکنم فیلم خوب ساختن، حرف مردم را زدن و فریب ندادن تماشاگر باعث میشود مخاطب با سینما آشتی کند. وقتی شما یکبار فریب بخورید دیگر به راحتی اعتماد نمیکنید و کار فیلمسازان برای ایجاد مجدد این رابطه راحت نیست. ما بهعنوان اشخاصی که کار فرهنگی میکنیم و با ذائقه و فرهنگ مردم سروکار داریم باید به آنها احترام بگذاریم. بهنظرم نخستین قدم میتواند این باشد که از افرادی همچون خانم بنیاعتماد، آقای تقوایی، آقای میرکریمی، آقای فرهادی، آقای حمید نعمت الله و دیگر فیلمسازان شاخصمان بخواهیم وارد عرصه شوند و به راهشان ادامه دهند؛ افرادی که آثار ماندگاری برای سینمای ایران خلق کردند اما هیچ حمایتی از آنها و حتی تهیهکنندگان آثارشان مانند آقای ایرج تقیپور و... صورت نگرفته است. این دوستان فکر و ذائقه مخاطب را خیلی خوب میشناسند و با نیازهایش نیز آشنایند؛ پس اگر کار را بهدست متولیان اصلی بسپاریم سرمایهگذاران بخش خصوصی هم دوباره جرأت پیدا میکنند وارد کار شوند و سرمایهشان را صرف ساخت آثار ماندگار و با ارزش کنند.
- بهعنوان یک فیلمساز در هیچ کجا، هیچکس چقدر مخاطب و نیاز او را درنظر گرفتهاید؟
من مدعی میشوم که در فیلمام با نوع قصه و روایتی که انتخاب کردهام، قصد دارم ذائقه مخاطبم را پرورش دهم و بالاتر ببرم و افتخار میکنم این اثر را در جایی ساختهام که دولت پشتم نبوده و هزینههای ساختش را تأمین نکرده اما بهخاطر فیلمنامهای که داشتم یک نفر این جرأت را پیدا کرده که برای ساخت آن هزینه کند.
- یعنی فارابی هیچ حمایتی در زمان ساخت فیلم از شما نکرد؟
نه. فارابی هیچ حمایتی از من نکرد درحالیکه ادعا میکند از بخش خصوصی حمایت میکند. این بنیاد حتی از 110نگاتیو به بالایم را با من آزاد حساب کرده! پوزتیوی که کپیهایم را چاپ کردم بهخاطر اینکه لابراتوار من برای تلویزیون بوده، آزاد حساب کرده! ولی همین بنیاد میآید و از فیلمهایی حمایت میکند که بدون اهانت به سازندگان آنها، اصلا جایگاهشان در سینمای ایران مشخص نیست! فیلمهایی که هزینههای بسیار بالایی هم برای ساخت آنها انجام میشود.
- فیلم شما یک هفته دیرتر از سایر فیلمها برای اکران آماده شد. فکر نمیکنید که این کار به هیچ کجا، هیچکس لطمه وارد کند؟
شورای صنفی نمایش به ما اجازه نداد اکران فیلممان را همزمان با آثار دیگر آغاز کنیم و اتفاقا خیلیها مانند شما معتقدند اگر در مواردی ضربه به فیلم وارد میشود بهخاطر اکران دیرهنگام است. بحث شورا بر این بود که ما باید برای اکران همزمان از فیلم گهوارهای برای مادر اجازه بگیریم، اما من برای چه باید این کار را انجام میدادم در جایی که خودشان اعلام میکنند تمام فیلمها یک هفته زودتر اکرانشان شروع میشود. چرا هیچ کجا، هیچکس باید استثنا باشد؟! اگر این دوستان با حوزه مشکل دارند یا با این فیلم، چرا مشکلشان را صراحتا اظهار نمیکنند. بین فیلمهایی که این روزها نمایش داده میشود تنها فیلمی که در بخش خصوصی ساخته شده، فیلم من است که یک میلیارد تومان در سال 90برای آن هزینه شده و میان ارگانها فقط سازمان فرهنگی، هنری شهرداری که در زمان جشنواره فیلم فجر، هیچ کجا، هیچکس را دید براساس سیاستهایش، قراردادی با ما بست که در زمان اکران شراکت 10درصدی داشته باشد. من برای این فیلم، یک سرمایهگذار خصوصی داشتم که خیلیها هم با او مشکل دارند و حرفهای زیادی در موردش میزنند (که گناهش گردن کسانی که در موردش حرف میزنند) اما آنقدر جرأت داشته که یک میلیارد در بخش خصوصی سرمایه گذاشته و این فیلم را ساخته است.
- باتوجه به بازیگرانی که در هیچ کجا، هیچکس حضور دارند بهنظر میرسد بیشتر این هزینه صرف دستمزد آنها شده باشد؟
اتفاقا از این مقدار تنها 300میلیون تومان صرف دستمزد بازیگران شد و از آنجا که عوامل پشت دوربین این فیلم نیز حرفهای بودند، 300میلیون تومان هزینه دستمزد این دوستان بود. ما 2ماه پیشتولید و 2ماه تولید داشتیم، در کنار اینکه 45روز، یک گروه 50نفره در شمال کشور مستقر شده بودند. در آنجا هم بهخاطر شرایط از ساعت 6صبح تا 2:30بعدازظهر بیشتر نمیتوانستیم کار کنیم چون بعد از آن نور مناسب برای کار نداشتیم و از سوی دیگر 40درصد فیلم هم باید در جاده فیلمبرداری میشد، آن هم در فصل زمستان و با آن سردی هوا. در این شرایط شما میدانید وقتی چنین گروهی را در یک شهرستان مستقر میکنید چه هزینهای باید صرف آن کنید؟ مضاف بر اینکه چند روزی هم در کیش مستقر شده بودیم. این را هم بگویم که تمام این هزینهها بجا انجام شده و هیچ کدام بیهوده نبوده است. بازیگران این فیلم در درجه اول بهخاطر فیلمنامه و بعد بهخاطر لطفی که به من داشتند، پذیرفتند با دستمزد پایین، در هیچ کجا، هیچکس حضور داشته باشند.
- یکی از تأثیرگذارترین اتفاقات برای هر فیلمی به فصل اکران و بحث تبلیغات مناسب بازمیگردد. فکر میکنید فیلمتان از این دو نظر جایگاه مناسبی دارد؟
ناراضی نیستم اما رضایت کامل هم ندارم. از 3ماه پیش که تصمیم قطعی گرفتیم فیلم را در این زمان اکران کنیم دفتر پخش حوزه هنری که واقعا دلسوزانه کار میکند، تمام تلاشاش را کرد تا فیلم در شرایط خوبی به نمایش درآید. ما 70تیزر برای فیلم طراحی کردیم که در نهایت 3طرح آن مورد قبول قرار گرفت و باعث افتخار من است که آقای کیانیان برای نخستین بار برای فیلمی طراحی پوستر میکنند و آن هم هیچ کجا، هیچکس است.
- شما برای هیچ کجا، هیچکس یک سایت هم طراحی کردهاید.
بله. از آنجا که مخاطب برای من جایگاه ویژهای دارد و فکر میکنم بهعنوان فیلمساز باید برای او ارزش قائل باشم این سایت را راهاندازی کردم تا دوستانی که تصمیم میگیرند فیلم را ببینند، قبل از آن درصورتی که مایلند به سایت مراجعه کنند و با رزومه کاری من و عزیزان بازیگر بهطور کامل و منسجم آشنایی پیدا کنند و این امکان در اختیارشان باشد که عکسهای متعددی از فیلم را هم ببینند.